شعر لاله واژگون
کوه هم باشی از عشق کمرت خم می شود
رفیقت فرهاد و تیشه ای از جنس غم می شود
حتی دریا بشوی با آن همه وسعت
تمام اشکِ ماهی ها روی دلت جمع می شود
هر چقدر هم سعی کنی استوار باشی
نصیبت فاجعهای مثل زلزله بم می شود
باید بسوزی و بسازی تا آنجاکه
طرز زندگی کردنت شبیه شمع می شود
گلایه کنی و رو به آسمان ببری
از زیبایی یک لاله واژگون کم می شود